متن سخنان دبیرکلّ جماعت به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
اللهم لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم اللهم علمنا ما ینفعنا و انفعنا بما علمتنا و زدنا علما
اللهم ارنا الحق حقا و ارزقنا اتباعه و ارنا الباطل باطلا و ارزقنا اجتنابه و ادخلنا برحمتک فی عبادک الصالحین
ضمن عرض سلام و احترام، دوام عافیت و سلامتی و توفیق عبادت و بندگی آگاهانه و مخلصانه شما بزرگواران و خانوادههای محترم و تمامی همراهان و اهالی ایمان را از پیشگاه خداوند رحمان رحیم مسألت میدارم.
بسیار مسرورم و خداوند بزرگ را شاکرم که توفیق عنایت فرمود تا در اجتماعی ایمانی و معنوی حضور به هم رسانیم.
امیدوارم خداوند بزرگ این اجتماع خجسته را با حضور ملائک و نزول نور و رحمت الهی قرین فرماید و ما را در شناخت دقیق واقعیتها و تغییرات و تحولات سریع و کثیر و عمیق و درک درست وظیفه و رسالت جماعت و اقتضائات لازم بهویژه در شرایط حساس کنونی جامعه و جماعت نصرت فرماید.
همانگونه که مستحضر میباشید خالق هستی انسان را موجودی اجتماعی و متمایز از سایر موجودات قرار داده و او را بهعنوان جانشین خود در زمین برگزیده است و آیهی:
(إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)
براين انتخاب شايسته و تکریم نوع انسان و واگذارى نقش محوری آبادانی زمین و اقامه قسط و عدل تأکید مینماید که در واقع این مأموریت خطير با قضایای فرهنگی -اجتماعی و نحوه تعامل انسان با هستى و همنوعان ارتباطی تنگاتنگ و شامل دار د:
الف) رابطه انسان با هستی و زمین كه در انديشه و تلاش برای تسخیر و کشف اسرار آن و آبادانی زمین، شناخت منابع و ثروتها و بهرهبرداری از نعمتهای خدادادی در رفع نیازها و نیل به رفاه و رشد و توسعه تبلور مییابد.
ب) ارتباط انسان با همنوعان، كه در تعارف ميان انسانها و شناخت توانائیها و دستاوردها و بهرهبرداری متقابل و تعاون بربر و تقوا و همافزایی و کمک به نشر ارزشها و همزیستی مسالمتآمیز خود را نشان میدهد و بنا به فرمودهای حکیمانه: انسانها در مسیر حیات و تأمین نيازها و تلاش برای تحقق مصالح و منافع مشترک تنها دو انتخاب پيش رو دارند.
1- تعامل و تعاون
و یا:
2- تقابل و تقاتل
که اولی راه نیکفرجامان و دومی مسیر بدفرجامها است.
بدیهی است که خلافت و جانشینی انسان از جانب پروردگار قراری ربانی و قانونى كلى و ابدى بوده و معطوف مسؤوليت پذيرى و امانتداری و تلاش براى ادای متقن این امانت بزرگ و مسؤوليت سنگين است. بهویژه هنگامیکه عناصر سهگانهی زمان، مکان و انسان با وظیفهی جانشینی و رسالت آبادانی زمین، ارتباط پیدا میکند ضرورت تغییر و تحول را برای ادای بهتر این مأموریت دو چندان مینماید که تغییر قانون و سنتی ربانی در هستى و پدیدهای انسانى و دایمى است همانگونه که قرآن مجید در شان خداوند بزرگ میفرماید
«يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن:29) هر كس در آسمانها و زمین با زبان حال خود نیازهایش را با زبان حال از پروردگارش طلب میکند و خداوند بزرگ براى پاسخ به نيازهاى انسان و ادارهی هستى هرلحظهای در كارى است.
و یا میفرماید:
(قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ) (آل عمران/137)
برخی مفسرین فرمودهاند:
خداوند بزرگ بر اساس قوانين و سنتهای الهى ثابت و حاکم بر هستى در احوال و اوضاع امتهای پيشين تغيير و تحول ايجاد كرد كه بسى مايه عبرت آیندگان است.
بدیهی است خداوند بزرگ بر اساس اين قوانین ثابت و سنتها و قواعد و مبادی معین با بندگانش برخورد و تعامل مینماید. لذا فهم درست اين قوانين و سنتها از یکسو به فهم منضبط و هدفمند عسر و یسر و نيز فهم صحیح ابتلا و امتحان در زندگی كمك میکند؛ و از دگر سو فهم درست این قوانین حاکم بر تغییرات و تحولات و زمان و مکان بر دوام و شایستگی شریعت اسلام و جهانی و جاودانی بودنش دلالت میکند. شريعتى كه وظیفه و رسالت اصل اش قاعدهمند نمودن منظومه روابط میان انسانها بر اساس موازین قسط و عدل و اقتضائات زمان و مکان به دور از جود و جهل و عقبماندگی است.
شما بزرگواران نیک میدانید که زندگی انسان از بدو تولد: کودکی و نوجوانی و جوانی (سپری نمودن مراحل) و رشد جسمی و عقلی تا هنگام مرگ همواره در معرض تغییرات و تحولات و فرازوفرودهای مختلفی قرار دارد. و اين سنت و قانونی الهى است.
لذا قرآن مجید به ما میآموزد که چگونه تعاملی خردمندانه و هوشمندانه با این تحولات داشته باشیم و با تغییر نگاه، قناعت و باور خویش در چارچوب مصالح دنیوی و اخروی و در فضایی آرام و به دور از نگرانی، پذیرای تحولات و اوضاع جدید باشیم و به فقه عمر بن الخطاب در پرهیز از ورود به سرزمینی که به وبا مبتلا بود، عمل بکنیم که فرمود: نفر من قَدَرالله الی قدر الله: از تقديرى به تقدير ديگر الهى منتقل میشویم اين جايگزينى در واقع اخذ به اسباب است و منافی ایمان بهقدر الهى نیست چون اسباب خود قدر الهى هستند؛ و منطلق با قانون و قاعدهی:
(انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم)
بدون ترديد اعمال تغییرات و تحولات جدید در محیط زندگی: خانواده، جماعت و جامعه به فراهم نمودن زمینههای لازم ازجمله: همراهی و همسویی با تغییرات و پذیرش وضع جدید و قبول اين حقيقت كه ايجاد تغيير و تحولات جدید بههیچوجه به معنای تنازل از اصول و ثوابت محسوب نمیشود. بلکه هدف از اين تغيير و تحول، بهرهبرداری هرچه بهتر از اوضاعواحوال جدید به منظور تحقق اهداف و استراتژیها و منافع و مقاصد جمعى است. بر این اساس عبور از برخی مفاهيم و ابزارها حتی ارزشهای جمعی و سازمانی امری طبیعی است زیرا بها و ارزش آنها زمانی و سازمانی بوده و ذاتی و ابدی نیست.
تغییر برخی از مفاهیم و برنامهها و ابزارها منطبق با تحولات عصر لازم است تا از یکسو جایگاه شایسته و تأثیرگذار و هدایتگر جمع حفظ شود و از دگر سو همراهی و همسویی متوازن و هوشمندانه با تغییرات و تحولات زمينه را براى بهرهبرداری شايسته از ابزارها و تکنولوژی روز به نفع اهداف و مقاصد فراهم نمايد، بهویژه در جهانی که انقلاب در تکنولوژی و فضا و فناوری و هوش مصنوعی پیوندی ناگسستنی میان جامعه بشری ایجاد کرده و احیاناً عدم همراهی مساوى با عقبماندگی است. لذا همراهى هدفمند با تحولات و تعاون بر بر و تقوا و خلق زمینهها و ظرفیتهای جدید و تلاش برای ایجاد وحدت فهم کلی و نگاه استراتژیک در ارتباط با تغييرات و تحولات برای پیشبرد اهداف، بسیار ضروری است، زیرا وحدت فهم موجب وحدت صف و سلامت روح و روان و در امان ماندن جمع از تفرقه و جدایی است.
شما بزرگواران نيك میدانید كه تباین فکری زمانی در مصر موجب شد تا تکفیر الهجره و جهاد اسلامی در مقابل اخوان المسلمین قرار بگیرد و يا مرحوم سید قطب كتاب * معالم فی الطریق * و مرحوم هضیبی* نحن دعاة لا قضاة *تألیف نمایند و نیز در سوریه مروان حدید در مقابل شیخ سعید حوا و پیروان القاعده با اخوانیها در الجزایر و عراق درگیر بشوند و یا موضع تند جماعت تبلیغ علیه امام مودودی نمونههایی از عدم وحدت فهم مقاصد دین و وجود تباین در دیدگاهها و قناعتهای کلی به نسبت مقاصد شرع و فراهم شدن زمینه برای سوءاستفاده دیگران که نتیجهاش دوری و تفرقه میان اهل ایمان و اسلام هراسی و دینگریزی شد.
در مقابل چه زیبا و ارزشمند بود در صورتی هر فردی و یا جمعی رأی و نظر خود را به شیوهای علمی و منطقی بیان میداشت و در یک گفتگوی صمیمانه و مزین به حکمت و مستند به دلایل متقن به فهمی مشترک نائل میآمدند و پيروان اسلام را از تفرق و تقابل در امان میداشتند.
در این سیاق برخورداری از قدرت رویارویی (منظورم گفتگوی هدفمند و صریح) بسیار مؤثر و ارزشمند است، دعوتگران، اندیشمندان، تجار و بازرگانان و اهالی سیاست بیش از دیگران نیازمند تعامل و برخورد درست و برقراری ارتباط مؤثر هستند تا در پرتو تبادل آرا و طرح دیدگاههای مبتنی بر دانش و آگاهی و فهم درست واقعیتها و اقتضائات عصر، به حقیقت و مصلحت و فهم مشترک نائل آیند.
از فتوحات اسلامی قصهای را نقل میکنند که بسیار شنیدنی است این حادثه مربوط است به سال سیزدهم هجری در زمان حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه و ۶۳۴ میلادی. زمانی که خالد بن ولید وارد شام شد و با فرماندهانی مانند یزید بن ابی سفیان، ابوعبیده جراح و شرحبیل بن حسنه در شهر بصرای سوریه به هم پیوستند در نتیجه ذکاوت و دانایی یزد بن ابی سفیان و امانتداری ابی عبیده و شجاعت شرحبیل و اندیشه و تدبیر استراتژیک خالد بن ولید بنیانی مرصوص آفرید و همگی به منظور یاریرساندن و کمک به عمرو بن عاص راهی جنوب وادی عرب شدند؛ و در نتيجه هوشیاری و زیرکی تاکتیکی عمرو بن عاص به این معادله اضافه شد و بیزانسیها (رومیها) با آگاهی از این اجتماع فرماندهان، نقشه خود را تغییر دادند و در منطقه رمله از سرزمین فلسطین متمرکز شدند پنج رهبر توانا و دلیر در اقدامی هماهنگ وارد جنگ شدند و در این جنگ که معروف است به أجنادَین (یا لشکریان) به پیروزی بزرگی نائل آمدند که به برکت همدلی و همراهی و اتحاد اين رهبران گرانقدر، نصرت الهی نیز شامل حالشان شد.
بدیهی است رمز و راز هر موفقیت و یا رشد و تعالی هر جمع و جامعهای در وفاق و همدلی و همافزایی و دانایی نهفته است.
اینک ما در جماعت بیشازپیش به دانایی، شجاعت، حکمت و هوشیاری واقعگرایی شما عزیزان و سایر اعضای فهیم جماعت نیاز داریم تا بر اساس ظرفیتها، امکانات، تواناییها و نیازهای واقعی و متناسب با جغرافيا و حجم و عمق تحولات فکری، فرهنگی و اجتماعی به صورتی دقیقتر، ساختار سازمانی و نیز مفاهیم، اهداف و استراتژی خود را تعریف نماییم و به جامعهی هدف نزدیکتر بشویم و شاهد نشاط و پویایی و فعالیت جماعت در طراز یک تشکل سراسری و برخوردار از اعضا و هوادارانی فرهیخته و تجاربی گرانقدر باشيم که حیات بشر همواره نیازمند نوسازی و تجدید و اصلاح و حرکت برمدار رشد و توسعه و سبقت در میدان خیرخواهی است همانگونه که خداوند بزرگ فرمان داد:
فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ (بقره:148)
وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ (مطففین:26)
مطلب پایانی همانگونه که شما بزرگواران مستحضرید در گذشته گفته میشد حکومتها دارای سه رکن مقننه، مجریه و قضائیه هستند، بعدها رسانه: رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجلات و شبکههای فیسبوک و تویتر... اضافه شد و علاوه بر موارد فوق اکنون رکن مال و اقتصاد به ركنى مهم و بسيار قدرتمند و تأثیرگذار و تحولآفرین تبديل شده و همهچیز را تحت تأثیر خود قرارداده است، تجارت الکترونیک، ارزهای دیجیتال بهویژه نقش طلا و دلار در بازارهای جهانی زندگى، انسان را متحول نموده است.
نسلهای نو ظهور کودکان، نوجوانان و جوانان سه نسلی که اینک به قدرتی مؤثر تبدیل شده و بیشترین مطالب مد نظر خود را از فضای سایبری و غیرحضوری انتخاب تا با آموزههای خانواده و یا احیاناً جماعت و يا جریانهای اسلامی جايگزين نمایید.
اما سخن آخر در هرصورت باید امیدوار بود زیرا از یکسو هستی در قبضه قدرت مالک الملک و ربالعالمین قرار دارد و هر حرکتی تنها به اذن و مشیت او صورت میگیرد و از دگر سو وقوع حوادث، تغییرات و تحولات همگی در پرتو قوانین و سنتهای الهی حاکم بر هستی قابل تفسیر بوده و نویدبخش وعدهی ربانى: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» است.
سربلند و سرافراز باشيد.
نظرات
محمد حامدی
23 خرداد 1402 - 12:15با عرض سلام و ادب پیامی وزین و عالمانه بود. جزاک الله خیرا کثیرا. لطفا بصورت واضح این را بیان فرمائید که منظور از تغییر در مفاهیم چیست ؟ آیا این تغییر مشمول مفاهیم تبیین شده در قرآن و سنت نیز می شود یا تنها در چارچوب اجتهادات محصور می شود ؟ سپاسگزارم.